گيلگمش تورك قهرمان و حماسه آفرين جهاني

یازار : aydin

در داستان حماسي گيل گمش (يك كلمه تركي ميباشدو فرم اصلي كلمه “بيل گميش” ميباشد)، كه قديميترين داستان حماسي شناخته شده بشري ميباشد، ارتباط و علاقه خيلي نزديك سومرها با آذربايجان, خزر و آسياي ميانه كاملا مشهود هستַ قهرمان داستان قيل گميش شاه و خداي شهر اوروك در سومر، براي پيدا كردن راز ابدي زيستن در سفري دراز و پر خطر، به پيش ” اوتنا بيشديم” كه در وسط درياي خزر زندگي ميكند ميرودַ او از آذربايجان رد شده و در داستان خيلي از مكان هاي جغرافيايي آذربايجان, مثلا كوه ميشو (شمال مرند), درياچه اورمي,ַַنام برده شده است و اينكه رمز جاودانه زيستن در وسط خزر بود ونه در خليج كنگر كه بغل دست سومرها بود همه نشان دهنده علايق ناگسستني آنها به آذربايجان وحوالي درياي خزر، كه منشأ شان از آنجا بود، ميباشد. سومرها با گذشت قرنها وطن اصلي خود آسياي ميانه و آذربايجان را هيچوقت فراموش نكرده بودند و حتي در تدفين مردگانشان آنها را به پهلو و رو به شمال شرق قرار ميدادند.ַبه عقيده بعضي از تاريخ دانان، بعد ازدومين باري كه سومر ها حاكميت را در بين النهرين به سامي ها باختند ، يعني در سال ۱۷۵۰ قبل از ميلاد، عده اي كثيري از آنها به آذربايجان , قفقاز و آسياي ميانه برگشتند.

سومرها يي كه به آذربايجان برگشتند در بين اقوام همزبان و همنژاد خود در آنجا ( قوتتي ها، ساوير ها و…) حل شدند و در تكامل بعدي تمدن آذربايجان سهيم شدند.مثلا حماسه قيل گميش سومري، هنوز هم با كمي تغيير، كه نتيجه گذشت چند هزار ساله ميباشد، در حماسه كوراوغلي در بين تركها ، خصوصا آذربايجان، زنده هست

 

گيلگمش يكي از مشهو ر تر ين منظو مه ها ي حما سي ا ست كه حد و د چهار هزار سال

از خلق آن مي گذرد. اين اثر كه دربار ه گيلگمش پنجمين پادشاه سلسله اوراك است، درسال دوهزار پيش ازميلادبر روي دوازده لوح گلي و به خط ميخي نوشته شده است. بعضي از اين لو حها بر اثر مرور زمان شكسته شده و از بين رفته اند، تنها يكي از آنها باقي مانده است كه اكنون در موزه بريتانيا نگهداري مي شود.

گيلگمش محبوبترين قهرمان سراسر بين النهرين بود. بدون شك اين اثر شاهكار ادبيات آثوري- بابلي و يكي از زيباترين منظو مه هاي حماسي جهان است.

مهمترين ويژگي منظومه گيلگمش كهنسال بودن آن است. اين اثر تلفيقي از اسطوره، حماسه و تاريخ

است و از آغاز پيدايش خود، فرهنگها و زبانهاي گوناگوني را تحت تأثير قرار داده است. قدرت زيبايي شگرف اثر اد بي، نگارنده را برأن داشت تا آن را براي نوجو انان كتابخو ان كشور مان بازنويسي كند.

گيلگمش داستان پادشاهي پهلو ان مستبد، پرقدرت و توانااست به جاي رسيدگي به وضع مردم خود، در پي آناني است. اودر كوران مبارزه با پهلو اني همتاي خود، به مردم روي مي آورد و در كشاكش زندگي، مرگ ( و قدرت مرگ) را مي شناسد. گيلگمش براي ياقتن جاودانگي و بي مرگي رهسپار سفري پرخطر مي شو د. ازكوههاي ترسناك مي گذرد، جنگلهاي سرزمين تاريكي را پشت سر مي گذارد، از درياي مرگ عبور مي كند و حتي به دنياي مردگان در زير زمين راه مي يابد تايكي از اجداد خود راكه به گمانش رازبي مرگي را يافته است بيابد. در نهايت، اين پهلو ان توانمند، جد خود رامي يابد اما…..

در اين ائر عشق، تربيت ، طبيت و راز هاي زندگي و مرگ موج مي زند، وهر چه هست، آن قدر مهم است كه حيفم آمد نوجو انان وطنم آن را نخو انند.

ودر صورت امكان داستان حماسي قهرمان مرد را در آينده بملاحظه خواننده گان خواهم گذاشت.

عبدالله تاشقين

 


به ياد درياچه اي كه روزي سينه ي افراشته اش را بر پهنه ي بيكران هستي گسترانده بود

یازار : aydin

Tiraxturfans.Com. درياچه ي درياگونه اي كه زماني مي غريد، مي جوشيد و با امواج خروشانش با سخاوتمندي تمام زندگي را به مردماني كه شايد اغلب با بي خيالي و بي تفاوتي از كنارش گذر مي نمودند ارزاني مي داشت اكنون شمارش معكوس براي آخرين نفسهاي خود را آغاز نموده است. سخن از درياچه ي زيباي اورموي آذربايجان مي باشد كه چند صباحيست قرباني بي فكري، بي تدبيري، بي مديريتي و بي مسئوليتي انسانهاي لاقيدي گشته است كه شايد چند تريلر هم قدرت كشاندن القاب پر زرق و برقشان را نداشته باشد اما برخلاف عناوين پوشالي كه يدك مي كشند مغزهاي حقيرشان ممكن است قدرت مشاهده ي ذره اي آنطرفتر از نوك بيني شان را نيز نداشته باشند چه برسد به اينكه توانايي درك رازهاي نهفته در دل امواج بيكران اين درياچه ي نيلگون را داشته باشند!. آري نگين بي بديل آذربايجان «دريا» بودن را به دست فراموشي سپرده و رو به سوي «كوير» و «بيابان» نهاده است. آه چه سخت است بر مرگ يكي از شريانهاي بي جايگزين حيات نظاره گر بودن و از دست زدن حتي به عملي جزئي براي بخشش قطره اي از زندگي به آن عاجز بودن. چه بيرحمند آناني كه بجاي دميدن حيات بر پيكره ي بيجان اين درياچه ي بي نظير حاميانش را اسير در بند جهالت خود نمودند. چگونه پاسخ تاريخ را خواهند داد آناني كه با دستكاريهاي ناشيانه و نابخردانه شان قلب پرتلاطم اين زيست بوم چندهزار ساله را به خاموشي سوق دادند؟ و چقدر بي تفاوتيم ما در قبال فجايعي كه در پيرامونمان مي گذرد بر ما حرجي نيست!!! از قديم و نديم گفته اند از ماست كه بر ماست...



قابل توجه مادران و پدران آذربايجاني كه به فرزندشان زباني به غير از زبان مادري مي آموزند.

یازار : aydin


زبان مادري و روان شناسي رشد

هنوز امروز نيز در ميان مردم اين باور شيوع دارد كه كودكان زبان مادري خود را از طريق تقليد والدين، مادران شيري و يا از طريق همنوعانشان در كوي و بازار ياد مي گيرند.منظور اين است كه كودكان به نوعي زبان را با مشابه سازي ياد مي گيرند. اين انديشه تا سال ،1957 حتي در ميان دانشمندان زبان شناس نيز رايج و داير بود و برخي از رفتار شناسان بر آن بودند كه كودكان از طريق ارتباطات رفتاري زبان مادري خود را ياد مي گيرند. اما همه اين نظريه ها ، فرضيه ها و انديشه هاي عوامانه و رايج در سال 1957 يك دفعه با نظرات يك زبان شناس جوان و نسبتا گمنام تغيير كرد. اين جوان نابغه كسي جز نوام چامسكي نبود كه نظريه ريشه دار و قوي خود را بيان و عيان نمود و اعلام كرد كه زبان مادري همچون گنجينه اي در وجود نوزاد هنگام تولد نهفته است. نوزادي كه همراه خود زندگي را آورده ، سرمايه اي به نام زبان مادري در درون او جا خوش كرده است. سرمايه اي كه بالقوه است، ذاتي است ، اوليه است و نيز مقدم بر تولد او. و اين زبان با پيجيدگيهاي خود در ساختار مغزي كودك در حال جوشش است. به سخني كودك به طور فطري يا ارثي سرمايه اي را به همراه دارد كه مي خواهد از سود آن بهره مند گردد و در زندگي از اين سرمايه معنوي، ذاتي، فطري و به سخن برخي از دانشمندان" ملكوتي" برخوردار گردد. زبان مادري تنها دارائي كودك هنگام تولد است، ظرفيتي است كه كودك آن را به همراه خود دارد.


ARDINI OXU

باخت سرافرازانه ي تيراختور مقابل استقلال؛ محسن تركي قهرمان روسياه ال كلاسيكوي ايران و حماسه هايي كه تداوم خواهند يافت

یازار : aydin

Tiraxturfans.Com. مصاف حساس تيراختور-استقلال از آن قبيل بازيهايي بود كه فوتبال روي زشتش را به تيراختور و هواداران بي شمارش به نمايش گذاشت. در حاليكه كه با حضور قريب به 80 هزار هوادار عاشق كه در سرما و برف و بوران به عشق سرزمين مادري خود از جاي جاي ايران و آذربايجان خود را به استاديوم سهند آذربايجان رسانده بودند و  از سوت آغاز مسابقه تا دقيقه ي 43 تيراختور مسلط بر توپ و ميدان بود محسن تركي، داور مسابقه در يك صحنه ي بسيار مشكوك مقابل دروازه برخورد توپ به سينه ي احسان حاج صفي را خطاي پنالتي تشخيص داده تا ضمن اخراج حاج صفي و 10 نفره نمودن تيراختور، با تقديم يك گل بادآورده به تيم دردانه ي پايتخت عطش و حرارت مسابقه را گرفته و آن را خالي از روح يك بازي فوتبال نمايد.


اخراج حاج صفي سبب بهم ريخته شدن ساختار و برنامه ي تيمي تيراختور گشته و امير قلعه نوعي مجبور به جايگزيني مصطفي اكرامي بجاي فلاويو لوپز كه يكي از اركان تيراختور مي باشد گرديد در ادامه در شرايطي كه تيراختور براي به ثمر رساندن گل مساوي تلاش مي نمود مصدوميت محمد ابراهيمي و آمدن علي عليزاده بجاي وي نيز سبب شد تا زهر خط حمله تيراختور بيش از پيش گرفته شود. عليرغم به ضعف گراييدن انسجام تيمي تيراختور به زمين فرستاده شدن فرزاد آشوبي كه داراي مصدوميتي مزمن مي باشد بجاي ميلاد فخرالديني به رغم آنكه مهدي كياني بر روي نيمكت قرار داشت و در مسابقه با بلديه اسپور نيز يك نيمه بازي نموده و آمادگي خوبي هم از خود به نمايش گذاشته بود از جمله موارد بحث برانگيز اين مسابقه بود كه نتيجه ي اين تعويض اشتباه عود نمودن دوباره ي مصدوميت فرزاد آشوبي و حركت وي بطور لنگ لنگان در ميانه ي زمين بود تا عملاً تيراختور 9 نفره شود. گويا امروز قرار بر اين بوده كه كميته ي داوران شمشير را براي تيراختور از رو بسته و به تلافي تمام مسائلي كه در اين فصل بين باشگاه تيراختور و اين كميته پيش آمده بود محسن تركي روسياهي خود را در اين بازي تكميل نمايد كه با برخورد ساده اي كه بين صادقي و زندي پيش آمد دومين پنالتي بادآورده را نيز به استقلالي ها تقديم نمود تا با به ثمر رسيدن گل دوم استقلال با پاهاي داور بازي نشان دهد كه فوتبال ايران چقدر پاك (!!!) بوده و جالبتر آنكه بغير از كميته ي داوران كسي هم از آن اطلاعي نداشته است!

محسن تركي پس از خواباندن پرچم كمك داور مقابل ذوب آهن و قبول گل تيراختور به مدت دو هفته در هفته هاي بيست و يكم و دوم قضاوت هيچ مسابقه اي را بعهده نداشته و ظاهراً براي جبران 3 امتيازي كه تيراختور مقابل ذوب آهن بدست آورده بود داوري اين مسابقه به وي سپرده شده بود كه مأموريت خود را بخوبي به انجام رسانده تا خودفروختگي خود را براي امثال حسين عسگري مسئول كميته ي فاسد داوران به روشني به اثبات رسانده باشد. چهره ي چندش آور داور مسابقه زماني بيشتر آشكار شد كه ضمن آنكه در اين مسابقه پنالتي پشت پنالتي براي استقلال حاتم بخشي مي نمود در دقايق پاياني مسابقه خطاي ميثم حسيني مدافع استقلال را روي محسن حسيني پنالتي تشخيص نداده تا نشان دهد كه چقدر رابطه ي دوستانه اي با استقلاليها داشته و به همان سان تا چه اندازه با تيراختور و تيراختورچيان دشمني دارد.

گرچه اين مسابقه با باخت تيراختور به اتمام رسيد اما فرزندان آذربايجان با حضور حماسي خود با كوبيدن مشت محكمي بر دهن نژادپرستان گرفتار مرض ساديسم روز تاريخي ديگري را به ثبت رسانده و پيروز سربلند اين مسابقه ي ناجوانمردانه بودند و نشان دادند كه آذربايجاني مي ميرد اما ذلت نمي پذيرد.

اين پيروزي را به كميته ي غرق در منجلاب داوران تبريك عرض نموده و از همينجا اعلام مي نماييم تصور ننمايند با اين گندكاري كه ببار آوردند همه چيز براي تيراختور به اتمام رسيده است بلكه براي اقيانوس عظيم هواداران تيراختور بازي تازه آغاز گشته و هواداران دهها ميليوني اين تيم مردمي از اين پس با عزمي جزم تر و اراده اي راسخ تر در كنار تيم محبوب خود حضور يافته و درسهايي فراموش ناشدني به دشمنان قسم خورده ي آذربايجان خواهند داد.

به اميدهاي تكرار اين حماسه هاي تاريخي در بازيهاي آينده و قهرماني ارتش سرخ آذربايجان در ليگ برتر.



هفتاد و پنجمين شماره فوتباليست ها منتشر شد

یازار : aydin


هفتاد و پنجمين شماره  فوتباليست ها منتشر شد

گريه هاي آذربايجان را هرگز نخواهيد ديد

 

اودوزدوردولار!!

 

سقوط آزاد شهرداري

دربي واليبالي آذربايجان را اورميه برد.

 

ايكي يئني تراختور ماهنيسي (استاد يعقوب ظروفچي)

 

فلسفه فوتبالي مدير روستا از زبان خودش.

 

گالاتاسراي همچنان پيشتاز.

 

و مطالب زيبا و خواندني ديگر از ورزش آذربايجان.

 

با خريد فوتباليست و تبليغ آن از مطبوعات آذربايجاني حمايت كنيم.


QAYNAQ



گزارش تصويري بازي زيباي تيراختور مقابل استقلال تهران

یازار : aydin

....ARDINI OXU

 


ARDINI OXU

تيراختور آذربايجان-استقلال تهران: عدالت قرباني داوري شد؛ تركي جبران مافات كرد!

یازار : aydin



امروز آذربايجان حماسه اي ديگر آفريد.. بازي تراختور آذربايجان و استقلال تهران  در حالي برگزار شد كه با وجود  سرماي ناشي از بارندگي برف روز قبل ازبازي در تبريز 80000 هوادار عاشق تراختور و آذربايجان با حضور خود در ورزشگاه سهند يكبار ديگر بر شعار (يِئل ياتار-طوفان ياتار –ياتماز تراختور بايراغي) جامه عمل پوشاندند.

 

داوري اين مسابقه بر عهده محسن تركي بود همان داوري كه در مسابقه تراختور با ذوب آهن اصفهان پرچم اشتباه كمكش را خواباند تا گل تراختور با اشتباه كمكش از بين نرود.

تصميم درست تركي در صحيح اعلام شدن گل تراختور موجب شد تا آقاي عسگري رييس كميته داوران (فسيل) كه سابقه نداشت اشتباهات داورانش در بازي هاي تراختور را بپذيرد اينبار اشتباه كمكش را پذيرفت و كار تركي را صحيح دانست و از فرصتي كه پيش آمده بود براي سرپوش گذاشتن بر اشتباهات مشكوك داوريها در بازي تراختور سرپوش بگذارد اما اتفاقات بعد از اين بازي نشان داد كه  ايشان از كار تركي در اين بازي رضايت نداشته است چرا كه بعد از داوري آقاي تركي در مسابقه تراختور و ذوب آهن به صورت كاملا مشگوكي ايشان 2 جلسه از داوري هاي ليگ كنار گذاشته شدند.

تا اينكه در بازي تراختور و استقلال به عنوان داور مسابقه انتخاب شدند؟ چرا؟

آيا انتخاب ايشان براي دادن فرصتي دوباره به ايشان نبوده  است تا اشتباهات داوري تراختور و ذوب آهن را تكرار نكند! و به نوعي جبران مافات كند!؟

جواب كاملا روشن و واضح است! ايشان با داوري هدفداري كه امروز  انجام دادند  اين حدس و گمان هواداران تراختوري را كاملا به يقين تبديل كردند. آقاي تركي امروز انقلابي در داوري انجام داد كه نامش براي ابد در تاريخ داوري  خواهد ماند انقلابي در نامردي و فروختن شرافت داوري!

قصاوت تركي در اعلام دو پنالتي بر عليه تراختور و اخراج حاج صفي و نگرفتن پنالتي صد در صدي تراختور آنقدر واضح و روشن بود كه صداي كارشناسان فوتبال 3 را هم در آورد.

آقاي تقوي كارشناس برنامه فوتبال 3 قضاوت هدفدار تركي را اين چنين تفسير ميكند:


“اگر به طرفداران استقلال برنخورد، من به اين دو پنالتي هديه‌هاي آسماني مي گويم!

اما اين  هديه الهي نيست كه هديه الهي براي بندگانش رحمت و مغفرت است. بلكه هديه اي از جانب كميته داوران و فدراسيون فوتبال بود.

تراختور و هوادارانش بواسطه همين بي عدالتي هايي كه برآنها روا داشته ميشود بزرگ و بزرگتر ميشوند به گونه اي كه امان از روزگار بدخواهانش بريده است كه به ناچار دست به چنين كارهاي پستي ميزنند. جايگاهي كه تراختور و هوادارانش به دست آورده اند جايگاهيست كه با شرافت و مردانگي  به دست آمده است و با چنين كارهايي از بين نميرود كه هيچ روز به روز بر عظمت و بزرگيش افزوده ميشود.

عداوتهاي شما تنها قطره كوچكي از بي عدالت هاييست كه در ليگ يك بر ما روا داشته شد اگر چشمانتان را باز كنيد كه نميتوانيد! ميبينيد كه تنها نامي كه از آن روزها مانده بزرگي تراختور و هوادارانش ميباشد و نه  نامردانگي آدمهايي امثال شما.

 

تنها مطلبي كه ميماند تعظيم در برابر شكوه و عظمت هواداران با غيرت تراختور و آذربايجانيست.

 

آذربايجان وار السون

 

ايستمين كور السون