حركت ملي آزربايجان

یازار : aydin

آذربايجان، دردهاي ناگفته بسياري داطالعيمه سن باخ

دوشونجه لريم ياساق

دويغولاريم ياساق

كئچميشدن سوز آچماغيم ياساق

گله جكدن دانيشماغيم ياساق

آتا- بابامين آدين چكمه ييم ياساق!

بيليرسن؟

آنادان دوغولاندان بئله 

اوزوم بيلمه يه بيلمه يه 

ديل آچيب دانيشديغيم ديلده دانيشماغيمدا ياساق ايميش، ياساق.
رد و فعالان حركت ملي آذربايجان و جوانان آگاه اين سرزمين با مشكلات بسياري درگيرند، آنان با عشق پايان ناپذير خود به سرزمين مادري، در حالي آلام ملت مظلوم خود را زمزمه ميكنند كه هر روز محاصره اقتصادي، فرهنگي و سياسي آذربايجان از سوي رژيم فاشيستي و ضدبشري جمهوري اسلامي ايران و دشمنان قسم خورده آذربايجان و تشنه به خون ملت آذربايجان تنگتر ميشود و سكوت شرم آور نمايندگان و مدعيان دروغين دمكراسي، عدالت و آزادي خشم و انزجار قاطبه ملت ستمديده آذربايجان را برانگيخته است. تضييق و تضييع هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و جنايات انساني چون:

1- يكسان سازي فرهنگي و زباني (آسيميلاسيون) 2- جعل اسناد و تحريف تاريخ براي زدودن حافظه تاريخي ملت تورك آذربايجان و ايجاد وابستگي بي دليل و بي معنا به جهان ايراني با القاء نالايق بودن سلاطين تورك و بزرگ جلوه دادن به اصطلاح وزيران ايراني و تلاش در جهت معرفي اجداد مردمان تمدن ساز و علم پرور تورك به عنوان عناصري وحشي و بي تمدن 3- دروغ، كتمان واقعيات و وارونه نشان دادن حقايق 4- توهين به زبان، فرهنگ و مليت، ملت آذربايجان در رسانه هاي ارتباط جمعي، كتب درسي مدارس و پر كردن سي دي، كاست و نوارهاي تحقير آميز توسط دلقكهاي هرزه به اصطلاح هنرمند 5- ممانعت از برگزاري سالروز گراميداشت باقرخان در 14 مرداد، دستگيري دوستداران فرهنگ آذربايجان در 31 شهريور در دامنه هاي ساوالان، سنگ اندازي در مراسم بزرگداشت سالروز شهادت ستارخان در 25 آبان، حاضر نمودن دهها هزار نيروي اطلاعاتي و نظامي در اطراف و محوطه قلعه بابك و تبديل آنجا به بزرگترين پايگاه نظامي و اطلاعاتي، دستگيري بيش از 150 نفر از فعالان حركت ملي آذربايجان كه براي شركت در مراسم بزرگداشت پروفسور زهتابي و گراميداشت سالگرد 21 آذر عازم شهرستان شبستر بودند، دستگيري، كشتار و به شهادت رساندن صدها تن از جوانان هويت طلب و فعالان حركت ملي آذربايجان، بعد از قيام شكوهمند و خونين خرداد ماه سال 1385 و... 6- نابود سازي آثار و ابنيه تاريخي، فرهنگي و باستاني (ويران سازي تالار تئاتر بالاباغ تبريز، تخريب بناي ارك تبريز، ويران سازي محوطه مسجد كبود تبريز، تپه حسنلو در سولدوز، گنبد سلطانيه در زنگان، بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي در اردبيل و...) 7- تبليغ ايران تك قومي از طريق برتري طلبي نژادي، قومي و زباني و جايگزين ساختن فرهنگ و زبان! فارسي (لازم به يادآوري است كه زبان - لهجه!! فارسي، افغاني يا ايراني در فهرست رده بندي زبانهاي دنيا به عنوان سي و سومين لهجه زبان عربي شناخته شده است) 8- اعمال خشونت و ايجاد جو ترس و وحشت و برقراري مخوف ترين ديكتاتوري پليسي و امنيتي در طول تاريخ اين سرزمين براي جلوگيري از اعتراضات قومي و ملي 9- ايجاد وابستگي در تمامي بخشهاي اقتصادي، علمي، صنعتي، اداري و... و انتصاب استانداران، فرمانداران و مديران فاسد، ضد مردمي، فارس زبان، غير بومي يا بومي خود باخته و عدم توجه به عمران و آبادي شهرهاي آذربايجان به بهانه مرزي بودن و حتي تلاش در جهت عقب ماندگي و پس گرايي آن و پايين بودن درآمد سرانه در مقايسه با مناطق فارس نشين و افزايش شديد نرخ بيكاري و عدم بستر سازي مناسب در بخش صنعت توريسم و سفرهاي مقامات بلند پايه حكومتي و كلنگ زني هاي بيهوده و تبليغاتي كه در عالم واقع هيچوقت صورت تحقق به خود نميگيرد 10- رواج روزافزون معضل اعتياد بگونه اي كه هم اكنون طبق گزارشات رسمي سازمانهاي بين المللي ميزان مصرف مواد مخدر در آذربايجان در مقايسه با ساير مناطق ايران رشد بسيار سريعي دارد و در كنار آن افزايش شديد و صعودي نرخ بيكاري، فقر، فحشا، بزهكاري، رشوه، گراني، خودكشي و... در سرزمين آذربايجان 11- سوء استفاده ابزاري از دين و احساسات مذهبي براي پيشبرد اهداف شوم ضدانساني 12- اختراع زبان و نژاد مجهول، مجعول و كسروي ساخته «آذري» براي محو و نابودي زبان توركي و تحميل آن به مردم با استفاده از زور و تزوير 13- كوچانيدن فارغ التحصيلان و صاحبان ثروت از آذربايجان به مناطق فارس نشين به منظور خالي كردن اين پهنه و سرزمين از علم و ثروت 14- معرفي كشور آذربايجان شمالي به عنوان مظهر ظلم، فساد، تباهي، زشتي و ناامني به خاطر ايجاد احساس ترس در بين ملت آذربايجان از اينكه در صورت احقاق مطالبات ملي و انسانيشان سرنوشتي همانند آنان در انتظارشان است 15- حمايت همه جانبه سياسي، اقتصادي و نظامي از رژيم اشغالگر ارمنستان (به عنوان يك كشور ضد تورك و ضد مسلمان) براي تحت فشار قرار دادن كشور مسلمان آذربايجان شمالي (ترس و وحشت رژيم فاشيستي جمهوري اسلامي ايران از اينكه استقرار كشوري قدرتمند، جذاب، پيشرفته و مدرن به نام «آذربايجان شمالي» ميتواند حس هويت طلبي و در نهايت استقلال خواهي ملت «آذربايجان جنوبي» را تقويت كند، او را بر آن داشته است كه در مناقشه قاراباغ عملاً و علناً از رژيم ارمنستان حمايت كند و اين در حاليست كه شعار «مرگ بر اسرائيل» سردمداران رژيم ايران هر روز گوش فلك را كر كرده است) 16- تلاش مذبوحانه در متضاد و متفاوت جلوه دادن مؤلفه هاي معرف ملت تورك آذربايجان و توركيه 17- دستگيري، كشتار و تبعيد نويسندگان، شعرا، محققين، روشنفكران و آزاديخواهان مبارزي چون: فريدون ابراهيمي، محمد امين آزاد وطن، صمد بهرنگي، بولوت قاراچورلو (سهند)، حبيب ساحر، گنجعلي صباحي، عليرضا نابدل (اوختاي)، بهروز دهقان، موسي خياباني، پروفسور محمدتقي زهتابي، صفرخان قهرمانيان، محمد مختاري، محمدجعفر پوينده، مهندس غلامرضا اماني، عباس لساني، حجت الاسلام عظيمي قديم، چنگيز بخت آور، هدايت ذاكر، حسن دميرچي، سعيد موغانلي، يوروش مهرعلي بيگلو، جواد عباسي، عزيز پورولي، اكبر آزاد، آيدين قاراخانلي، كمال نويدي، سيد كاظم موسوي، ابراهيم جعفرزاده، صاحبعلي خدابخش، تكين ماهارلي، ائلچين حاتمي، محمود فضلي، دكتر عبداللهي، جمشيد زارعي، ماهني زنگانلي، محمدرضا آقاپور، شوكور قهرمانلي، محمدرضا لوايي، محمد شكري، فاضل موسوي، بهروز سردرودي، ائليار كرجلي، قادر آذري، آدي گوزه ل جبرئيلي، پرويز يكاني زارع ، علي پورعلي، حسين اقبالي، عليرضا قولونجو، آسلان خاليد، تيمور نصيري فرد، سعيد نعيمي، حسين عليزاده، جعفر پشتون، عباس نيكروان، محمد ملكي خياولي، بابك مرندلي، انصافعلي هدايت، علي حامدايمان، منوچهر عزيزي، حسن ارك، دكتراحمد رضايي (حيدراوغلو)، حسين احمديان، مصطفي برزگر، امير ابراهيم پور، عادل زاهدي، وحيد شيخ بگلو، جواد فرج پور، دكترصالح كامراني، رضا سياح، ابراهيم رشيدي، رضا حيدري، داود اسدي، بهزاد خسرواني، فردين عبادي، داود مقامي، حميد خان احمدي، اروج اميري، حامد يگانه پور، ياشار حكاك پور، داوود عظيم زاده، مجيد پژوهي فام، محسن فرامرزي، احد جدي، شاهرخ فرامرزي، امير آقازاده، ولي ظهرابي، علي رازي، حاتم رستمي، اوختاي بابايي، صالح ملاعباسي، فرهاد قويدل، مصطفي عوض پور، مهدي نوري، ائلچين سليمي، رضا عباسي و... 18- توقيف و آزار و اذيت نشريات مستقل، آگاه كننده و مدافع حقوق ملت آذربايجان (يول، شمس تبريز، نويد آذربايجان، اميد زنجان، آواي اردبيل، يولداش، آراز، وراوي، ياشيل موغان، ائلچي، باخيش، نسيم، ارمغان آذربايجان، اويانيش، آذر، اردم، توپلوم، سايان، كيمليك، سحر، چاغري و...) 19- جلوگيري از آموزش زبان، فرهنگ و ادبيات توركي (به عنوان سومين زبان زنده، غني و قانونمند جهان و زبان ملي و مادري 35 ميليون نفر تورك آذربايجاني) در مدارس و استفاده از الفباي لاتين در نشريات دانشگاهي 20- تضعيف جايگاه هنر و موسيقي آذربايجاني و ممانعت از آموزش و اجراي آن 21- انتقال باقيمانده آثار تاريخي و باستاني به موزه هاي مناطق فارس نشين 22- تكه تكه كردن سرزمين آذربايجان و تقسيم آن به واحدهاي جغرافيايي كوچكتر و حذف نام مقدس آذربايجان از روي واحدهاي تجزيه شده به بهانه بزرگي و خدمت به مردم (آذربايجانشرقي، همدان، قزوين، اردبيل، آذربايجانغربي، زنگان، انزلي و آستارا «گيلان»، بيجار و قروه «كردستان»، ساوه «مركزي»، سنقر «كرمانشاه»، هشتگرد «تهران») در حاليكه استانهاي خراسان، اصفهان، فارس، كرمان، يزد، سمنان و... از اين ديدگاه بايد زودتر از آذربايجان تقسيم ميشدند 23- اعمال سياست تغيير تركيب بافت قومي (به نفع اكراد) در اراضي تاريخي غرب آذربايجان (اورمو، سويوق بولاق، سولدوز، سايين قالا، تيكان تپه، قوشاچاي، سلماس، خوي، داش ماكي و...) با هدف پيدايش قاراباغي ديگر در اين منطقه 24- ممنوعيت نامگذاري اسامي توركي بر روي كودكان آذربايجان 25- تغيير نام مناطق شهري و جغرافيايي از توركي به فارسي (با نامهايي موهون، جعلي، مسخره و توهين آميز) آذربايجان به آذرآبادگان، درياي خزر به مازندران، جمهوري آذربايجان شمالي به آران (و بعد از قيام شكوهمند خرداد ماه 1385، اين كشور "آذربايجان شمالي" توسط مزدوران رژيم فاشيستي "ايران شمالي" خوانده ميشود)، زنگان به زنجان، قاراداغ به ارسباران، بندرانزلي به بندر پهلوي، خياو به مشكين شهر، قاراآغاج به قدس، قوشاچاي به مياندوآب، تيكان تپه به تكاب، ملك كندي به ملكان، سايين قالا به شاهين دژ، سرايسكند به هشترود، توفارقان به آذرشهر، موغان به پارس آباد، اوجان به بستان آباد، سلماس به شاپور، چالدران به سيه چشمه، آجي چاي به تلخه رود، آراز به ارس، ساوالان به سبلان، جغاتاي چاي به زرينه رود، سولدوز به نقده، اورمو به رضائيه، ساووجبولاغ به هشتگرد، قاراعين به پلدشت، ساري قايا به سارقيه، تاتائوچاي به سيمينه رود، ميدان چاي به مهران رود، قيزيل اوزن چاي به سفيدرود، قاراگول به سياه استخر، سوباتان به تازه ده، قالاجيك به عزيزآباد، باخچاجيق به سردارآباد، قاراخاچ به علي آباد، گروس به بيجار، ساووج به ساوه، توركان اووا به فرزانه آباد، قاراوول داغي به شيركوه، ميشو به ميشاب، آخماقايا به احمقيه، جيرانلي به جاريحاني، اسكي شهر به اسك شهر، باش بولاق به سرچشمه و... (طبق آخرين آمار و ارقام موجود، هم اينك 11856 منطقه جغرافيايي آذربايجان جنوبي شامل شهر، روستا، كوه، رودخانه، جنگل، تپه، بيابان، دشت، جلگه، خيابان، كوي، محله و... توسط نامهاي جعلي، موهون و توهين آميز از توركي به زبان بيگانه فارسي تغيير نام داده شده اند) 26- معرفي خائنين، مزدوران و وطن فروشان تورك به عنوان قهرمانان ملي و ادبي آذربايجان (سيد احمد كسروي، حسن تقي زاده، داور رضازاده شفق، عارف قزويني، شعاري، عبدالعلي كارنگ، منوچهر مرتضوي، ذبيح بهروز، تقي اَراني، امين رياحي خويي، كاظم زاده ايرانشهر، محمود افشار، ابوالقاسم آزاد مراغه اي، جواد شيخ الاسلام زاده، يحيي ذكاء، سليمان ميرزااسكندري و...) 27- حمايت مادي و معنوي از پان ايرانيستهاي آريامهري و تورك ستيزان ملعوني چون محمدابراهيم باستاني پاريزي، كاوه بيات، پورجوادي، هرميداس باوند، افشين جعفرزاده، محمود بني هاشم، پرويز ورجاوند، ايرج افشار، سيدمحسن امين، انور خامنه اي، محمد آخوندي، عنايت الله رضا، پيروز مجتهدزاده، كاظم آذري، اعظم زنگنه و... 28- بيگانه نمودن نسل امروز آذربايجان از اسوه هاي ملي، فرهنگي، تاريخي و علمي خود (آلپ تئومان، آلپ مته خان، آلپ اَرتونقا، آلپ آتيلا، عبدالقادر ماراغه اي، احمد يه سوي، اديب احمد، يونس اِمره، امير تيمور، حكيم اميرعليشير نوائي، قاچاق كرم، كوراوغلو، قاچاق نبي، بابك خرمدين، محمود كاشغري، قيزيل آرسلان، صفي الدين اورموي، ده لي دومرول، عمادالدين نسيمي، اوزون حسن، ملامحمد فضولي، حكيم ابوالقاسم نباتي، محمد جهان پهلوان، حكيم نظامي گنجوي، صائب تبريزي، افضل الدين خاقاني، خطيب تبريزي، خواجه نصيرالدين طوسي، اوحدي مراغه اي، مهستي گنجوي، اوغوزخان، ده ده قورقود، تومروس آنا، قيل قاميش، حكيم ابوعلي سينا، حكيم فارابي، قطران تبريزي، شيخ قاسم انوار، جاوانشير، عباس ميرزاي قاجار، نادرشاه افشار، سعيد سلماسي، عجمي نخچيواني، ابوالحسن راجي، شاه اسماعيل ختايي، شيخ اشراق شهاب الدين سهروردي، حكيم سيدعظيم شيرواني، زينب پاشا، خورشيدبانو ناتوان، حكيم ابوريحان بيروني، حيران خانيم، ساراي خاتين، خسته قاسيم، سلطان محمد تبريزي، عاشيق علي عسگر، ابولحسن بهمنيار، استاد كمال الدين بهزاد، باهار شيروانلي، ملا پناه واقيف، حكيم هيده جي، قوسي تبريزي، شمس تبريزي، قاسيم بيگ ذاكير، جهانشاه حقيقي، حبيبي، مورتوزقلي خان ظفر، مرواريد ديلباز، كاظم آقا سالك، باكيلي عباسقلي آقاقدسي، شيخ محمد خياباني، ميرزا فتحعلي آخوندوف، ستارخان، باقرخان، محمدتقي خان پسيان، حيدر عمواوغلو، محمدامين رسول زاده، كاظم خان قوشچي، علي ميسيو، جليل محمد قليزاده، ميرزا علي اكبر صابير، اوزه ئير حاجي بي لي، باغبان ائل اوغلو، مدينه گولگون، خليل رضا اولوتورك، حكيمه بلوري، صمد وورغون، سيدجعفر پيشه وري، يوسف بهنمون، حسن رشديه، علي آقا واحد، ميرزاعلي معجزشبستري، بختيار وهابزاده، محمد تاقي صدقي، سليمان رستم، جبار باغچه بان، محمدعلي تربيت، آنار ريضا، علي سليمي، شهريار، رسام عربزاده، پروفسورحميد نطقي، پروفسورغلامحسين بيگدلي، پروفسورجواد هيئت، پروفسور مينائي، پروفسورهشترودي، پروفسورنظامي خوديف، پروفسوريحيي عدل، پروفسورمحمدزاده، دكترعلي كمالي، علي تبريزي، دكترميرهدايت حصاري، دكترمحمدعلي فرزانه، دكترمحمدزاده صديق، دكترعلي داشقين، دكترصمد سرداري نيا، دكترعزيز محسني، دكتررضا براهني، دكترغلامحسين ساعدي، دكترحسين فيض اللهي وحيد، استادبهزاد بهزادي، زين العابدين مراغه اي، ميرزاعبدالرحيم طالبوف تبريزي، كريم مشروطه چي، نصرت كسمنلي، سهراب طاهر، عاشيق حسين جاوان، رسول ريضا، زهره وفايي، آراز ائل سس، فكرت اميروف، ميرزاصادق اسداوغلو، رشيد بهبوداوف، مورتوز ممداوف (بلبل)، شوكت علي اكبراوا، عاليم قاسيم اوف، خان شوشينيسكي، جاببار قارياغدي اوغلو، ملامحمد نخچيواني، ثقه الاسلام تبريزي، آيت الله شريعتمداري، علامه جعفري، علامه اميني، علامه طباطبائي و...) كه بي گمان افراد بيشماري از ملت تورك آذربايجان، حتي براي يكبار، نام بسياري از اين بزرگمردان تاريخ پرشكوه آذربايجان را هم نشنيده اند 29- كشتار، قتل عام و نسل كشي ملت مظلوم آذربايجان (تبريز، ميانا، اردبيل، زنگان و... در سال 1325 شمسي و بعد از سقوط فرقه دمكرات آذربايجان توسط حكومت مركزي ايران – اروميه، خوي، سلماس، سولدوز و... در سالهاي 1295 و 1297 شمسي توسط ارامنه افراطي فراري از خاك توركيه – باكو ژانويه سال 1990 ميلادي توسط رژيم روسيه – باكو، قاراباغ، خوجالي، گنجه، شوشا، لاچين، قوبادلي، زنگيلان، آغدام، خانكندي، كلبجر، فضولي، بيلقان، آغدره، خوجاوند، هادروت، جبرئيللي و... در سالهاي 1905، 1918، 1920، 1990، 1992 و 1993 ميلادي توسط جلادان داشناك ارمني) و... و دهها و صدها مورد ظلم و ستمهاي اهريمن گونه شوونيزم فارس به يك انگيزه شيطاني صورت مي گيرد، جداساختن و جداسازي گذشته اين سرزمين مهد تمدن، دلاوري، ادب، آزاديخواهي، علم، سلحشوري و... از نسل آينده و ايجاد بحران هويت و عدم اتكاء به ميراث پرافتخار خويش و ايجاد گسل بين حال، گذشته و آينده اين ديار و نسلهاي آن و نابود سازي كليه عوامل تشكيل دهنده واژه مليت (تاريخ، فرهنگ، زبان، ادبيات، هنر و...) و رسيدن به هدف نهايي كه همانا چيزي نيست جز «ممانعت از استقلال  و آزادي ملت آذربايجان و ادامه غارت و تاراج ثروتهاي مادي و معنوي اين سرزمين». مجموعه اقدامات شوونيستها كه بايد از آن به عنوان ضدانساني ترين حكومت تاريخ اين سرزمين در رابطه با اقوام غيرفارس و غيرآريايي نام برد در مورد آذربايجان و حتي در مورد ساير ملل تحت ستم ملي در ايران (كرد، عرب، توركمن و بلوچ) سالهاي تراژدي، سياهي و قرون وسطايي بوده است. تمامي ارگانهاي سياسي و تبليغي شوونيزم ايران همسو با يك بسيج اهريمنانه به تخريب داشته هاي زباني، تاريخي، فرهنگي و ملي ديار عشق و عرفان دست زده اند. پس اي ملت غيور و آزاده آذربايجان بيائيد پاسدار ميراث گرانبهاي نياكان خود باشيم و راه مقدس آن بزرگمردان را كه همانا استقلال، آزادي، سرافرازي و عظمت آذربايجان بود را ادامه دهيم و بدانيم كه تاريخ، فرهنگ، زبان، مليت و مدنيت ما شايسته افتخار و سربلندي است و ما ملتي بزرگ و قابل ستايش هستيم.

 

«به اميد استقلال، آزادي و سرافرازي ملت آذربايجان و تمامي انسانهاي در بند اسارت»

حركت ملي آذربايجان